یا ارتباطی میان طنز و مکانیک کوانتومی وجود دارد؟
دو دانشمند با استفاده از یک الگوی ریاضی که در واقع از مکانیک کوانتومی سر منشا می گیرد به مطالعه بر روی واکنش آدمی در برابر طنز پرداختهاند.
چرا برخی شوخیها موجب خنده و تفریح میشوند و برخی دیگر چندان فرح بخش به نظر نمیرسند؟ چطور ممکن است واکنش افراد در برابر شنیدن یک لطیفه این چنین متفاوت از یکدیگر باشد؟ این موضوع یکی از بحثهای بسیار پیچیدهای است که علوم متعددی از جمله روانشناسی، جامعه شناسی، زبانشناسی و نشانه شناسی بر روی آن مطالعاتی انجام داده اند، اما هیچ یک به نتیجه نهایی نرسیده است.
آخرین نتایج بدست آمده، حاصل مطالعات لیان گابورا، روانشناس دانشگاه بریتیش کلمبیا و کریستی کیتو ریاضیدان دانشگاه فنی مهندسی کوینزلند می باشد. این دو پژوهشگر طی مقالهای که به تازگی در مجله (Frontiers in Physics) منتشر شده است به ارائه نظریه ای تحت عنوان «نظریه طنز» پرداختهاند. بر اساس این نظریه، ممکن است نقش مکانیک کوانتومی که یکی از شاخههای علم فیزیک است و به بررسی رفتار و بر همکنشی ذرات میکروسکوپی میپردازد، در این پدیده بی تاثیر نباشد.
نویسندگان این مقاله می گویند:«دانشمندان بیش از یک قرن است که می کوشند فرایندهای روانشناختی را که با طنز ارتباط مستقیم دارد، دریابند. به رغم آنکه نتایج قابل توجهی در خصوص انواع اشکال طنز به دست آمده و پژوهشگران توانستهاند دریابند چه چیز میتواند واقعا برای مخاطب فرح بخش باشد، اما هیچ کس تا به حال نظریهای در رابطه با تعریف فرایند روانشناختی طنز ارائه نداده است.» این دو دانشمند در حال حاضر با آزمایشی بر روی ۸۵ داوطلب، تمرکز مطالعات خود را بر روی این موضوعِ مبهم قرار داده و در تلاشند تا بر اساس لحاظ کوانتومی دریابند هنگام شنیدن طنز چه اتفاقی در مغز آدمی رخ می دهد.
پیشتر دانشمندان کشف نموده بودند میزان فرح بخشی یک لطیفه در درجه ی نخست به دو عامل بستگی دارد. یک اینکه، یک واژه دارای دو یا چند معنای مختلف داشته باشد و دیگر اینکه از یک جمله و یا یک شرایط بتوان تعابیر مختلف و برداشتهای متفاوتی کرد. عموما هنگامی که داستانی خندهدار میسازیم قصدمان فراهم نمودن شرایطی است که شنونده را به سوی تعبیر از داستان سوق دهد. لطیفه ای که در پایان داستان بیان می شود کاملا معنا را تغییر می دهد و معانی دیگر به وجود میآورد و در نتیجه جنبه ی طنز آمیزی به داستان میدهد.
مکانیک کوانتومی دقیقا همین جا توجیه می یابد. یکی از قوانینی که این نظریه بر پایه آن شکل می گیرد «اصل بر هم نهی» است. هر سیستم کوانتومی می تواند بر اساس ضوابط ریاضی، یعنی با احتساب مجموعهای از حالات مختلف توصیف شود. به عبارت دیگر هرچند ممکن است عجیب به نظر برسد، هر ذره کوانتومی میتواند همزمان هم در حالت A قرار گیرد هم در حالت B تا هنگامی که بر خود تاثیری نگذارد، درست همانند گربه شرودینگر که در یک زمان هم زنده است و هم بی جان.
پژوهشگران این پروژه معتقدند آنچه که یک لطیفه را خندهدار جلوه میدهد در واقع توانایی «کوانتومی» ما در درک همزمان کلیه معنی ها است. گابورا میگوید:« فرمالیزمِ مکانیک کوانتومی نقش بسزایی در توضیح حالات روانی مرتبط با ابهامهای موجود در یک لطیفه دارد. از انجا که خنده دارا بودن یک لطیفه وجود خارجی ندارد تا بتوان میزان فرح بخشی آن را اندازه گیری کرد، در نتیجهی هم کنشی میان لطیفه، حالت روانی شنونده و سایر فاکتورهای اجتماعی و رفتاری هستند که در واقع این میزان را تعیین می نمایند. از این رو فرمالیزم قالبی مناسب برای لطیفه سازی تلقی می شود.»
منابع:
La repubblica
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.