پیش درآمدی بر معرفی چند کتاب
شاید بتوانم با این جمله شروع کنم: برای محیط علمی راکد و مسمومی چون محیط علمی ایران، خلق انگیزه همتی بس عظیم میطلبد. کسی که عاشق کارش و مطالعاتش باشد، عاشق یادگیری باشد و سدهای بسیاری را هرچند با تحمل مسائل بسیاری از جمله مشکلات بزرگ اقتصادی که گریبانگیر جامعۀ علمی و دانشگاهی ماست، باید از پیش رو بردارد. طی سالهای متوالی تجربۀ شخصی من حداقل به من نشان داده:
محیط علمی آلوده به پول، که البته به طور مجرد دستاورد و نتیجۀ زحمت ولو زحمت روانی و کلامی یک دلال باشد، میتواند لذت بخش باشد و کسی منکر ارزش رفاه اقتصادی نیست. در کار علمی نیز شما در یک انباری با مخ نمیتوانید فرمول روی دیوار نقش کنید و در نهایت به یک کشف بزرگ برسید در حالی که دنیای امروز، ایجاب نمیکند حتی یک لحظه دست از فکر به وضعیت مالی بردارید. پس باید تأمین باشید.
از پول که بگذریم به بی اخلاقی تاریخی خودمان میرسیم: طمع و حسادت که همواره در طول تاریخ بلاهای مختلفی سر همین دو بر سرمان آمده. محیط به ظاهر علمی ما هم چیزی فراتر از این دو نیست. بسیاری، اگر نه بخواهم همه با یک نگاه داوری کنم، درگیر موقعیتیابی برای درآمد بالاتر در دانشگاهها هستند. پس نیاز به چند چیز دارند که مهمترینشان در چشم بودن است. این در چشم بودن با تولید علمی حاصل نمیشود. کما اینکه درصد قابل توجه مقالاتی که از ایران منتشر میشود، ارزش علمی به معنای رهیافت جدید در خود ندارند. چیزی جز پدیدهشناسی جزیی نیستند. (پدیده شناسی: برازش دادههای تجربی و نظریه). ادامه مطلب