مروری تاریخی بر نسبیت عام و نتایج آن
صد سال پیش همین روزها که این مطلب را برای شما مینویسم آلبرت آینشتاین بنا به علاقهاش در فیزیک نظری و آزمایشی انتزاعی، با کمک ریاضیدانان بزرگ آن زمان و اتکا به کارهای بزرگانی چون جیمز کلارک ماکسول، دو نظریهی بسیار مهم را وارد فیزیک کرد و دیدگاه ما نسبت به آنچه در طبیعت اتفاق میافتد، کاملاً عوض شد. «نظریهی نسبیتِ خاص» که برآن است، نور، سرعت ثابتی دارد و در تمام عالم قوانین فیزیک یکسان رفتار میکنند. ولی این فقط مبنای فرض اولیه بود. بنابر نظریهی نسبیت خاص، اجسام در انرژیهای بالاتر، رفتاری متفاوت نسبت به حالت انرژیهای پایین دارند که هر روز در زندگی روزمره تجربه میکنیم. قبلاً فیزیک نیوتنی و نظریهی میدانهای کلاسیک با ایدههای قدیمی و انرژیهای پایین قالب بود. ولی یادمان باشد که بسیاری از تجربیات زندگی روزمره به معنای کلاسیکی بودن قوانین حاکم بر پدیده هایی نیستند که میبینیم و حس میکنیم. فیزیکدانان تصور میکردند، بهزودی به یک نظریه کامل کلاسیک دست مییابند که قوانین حاکم بر عالم را توصیف میکند. ولی ذهن خلاق و عمیق آینشتاین، ناگاه دنیای فیزیک را متحول کرد.